حالا که این چنین سرد میروی یادت باشد
چیزی به جا نگذاری مبادا برگردی و اشکهایم را ببینی
قرار نیست بی قراری ام را بفهمی
قرار نیست بدانی که چند جای این نامه با اشک خیس شده
و چند کلمه را پنهان کرده
قرار نیست بفهمی دوست داشتن چقدر سخت و عشق چه درد بزرگی است.
قرار نیست که بفهمی چقدر دوستت دارم و چه اندازه این دوست داشتن پیرم کرده
اما این ها را برای تو می نویسم
برای روزی که دلتنگ باشی
دلتنگ کسی که دوستش داری
شبیه دلتنگی های من برای تو